خداوند در عذابهای جهنم چقدر تخفیف میدهد؟!
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۵۶۱۹۵
آیات قرآن آیاتی از امید و بیم است. خداوند همان طور که وعده بهشت و نعمتهای آن را به بندگانش میدهد مجرمان و ظالمان و کسانی که به نحوی باعث ازار دیگران هستند و از دستوراتش سرپیچی میکنند، را از عذابهایی که برای آنها تعیین کرده بیم میدهد.
دین ما دین عدالت محوری است، قرار نیست در زندگی کوتاه دنیوی انسانها ظلم کنند و و باعث مرگ و درد و رنج دیگران شوند و نهایتا بدون هیچ رنجی زندگی کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عذابهای جهنم
اگر مدیریت و قاطعیت در کنار مهربانى و ملاطفت نباشد، ناهنجارى پیش میآید و نشانه ضعف و بی عدالتى است. از این رو اعتقاد به وجود جهنم آثار تربیتى فراوانى براى جلوگیرى از زشتى و پلیدى دارد و اگر گفته شود، این گونه آثار براى مردم دنیا قابل قبول است، اما در آخرت که کار از کار گذشته و چه گناهکاران عذاب بشوند و چه عذاب نشوند براى خداوند فرقى نمیکند! پس خوب است که خداوند در آخرت در جهنم چشم پوشى کند؟!
پاسخ داده میشود که چنین روشى نشانه خلاف وعده خدا و خلاف عدالت خداست و خداوند از هر دو خلاف و تخلف، منزّه و پاک است.
متن آیه و ترجمه آن به شرح ذیل میباشد: «خَالِدِینَ فِیهَا لاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ یُنظَرُونَ» (البقره، ۱۶۲)
ترجمه: جاودانه در آن (لعنت) باشند، نه عذابى از آنها کاسته گردد و نه مهلت داده شوند (تا پوزش طلبند).
مهلت خداوند به گناهکاران در این دنیا
کلیات:
الف – ابتدا دقت نماییم که هیچ یک از اسمای الهی با دیگری در تضاد یا حتی اختلاف نمیباشد، چرا که خداوند متعال مرکب از اجزا نیست که برخی از اجزایش با یکدیگر اختلاف یا تضاد داشته باشند. خداوند جلیل، واحد و احد است، و همه اسمای الهی که گاه به آنها صفات میگوییم، عین ذات هستند.
ب – سپس دقت نماییم که قرآن کریم، کلام الله است، لذا در آن نیز اعوجاج یا تضاد دیده نمیشود. پس اگر هنگام تلاوت قرآن کریم، با سوالی مواجه شدیم، نباید سریعاً علم خود را کامل و یقینی دانسته و در اسماء و صفات خدا یا آیات قرآن تردید کرده و سوال نماییم “آیا مغایرت ندارد”، بلکه باید در علم خود تردید کرده و بپرسیم: پاسخ این سوال چیست؟ .
ج – سپس دقت کنیم که وقتی یک گزاره [چه آیه قرآن کریم، چه حدیث و چه هر گزارهی دیگری]را مطالعه میکنیم، اگر جمله مستقل است، مستقل مطالعه کنیم و اگر قبل و بعد دارد، حتماً بدان توجه کنیم. چرا که یا در تداوم و اکمال جمله قبل است و یا در جمله بعد کامل شده است و خلاصه یک موضوع را شرح میدهد.
۱- خداوند متعال، رحمان و رحیم است، اما دلیل نمیشود که علیم، حکیم، عادل و… (سایر اسماء و صفات کمالیه) نباشد. پس لعنت و غضب هم دارد. نظام خلقت را عالمانه، حکیمانه و عادلانه و در ظل رحمت خود خلق کرده است، لذا هر کس به نتیجه کرده خویش میرسد.
مهلت خداوند به گناهکاران در این دنیا
۲- خداوند متعال در آیهی قبل فرمود: کسانی که کافر زندگی کنند و کافر بمیرند مشمول این خلود در جهنم میشوند.
خب کسی که کافر زیسته و کافر مرده است، در تمام طول حیات دنیویاش، به او فرصت داده شده و او خودش فرصتها را سوزانده است. در حیات اخروی که پردهها کنار رفته، همه ایمان به وجود حق تعالی میآورند، چه آن که در بهشت متنعم است و چه آن که در جهنم معذب است.
امکان بازگشت و جبران خطاهای دنیا
وانگهی دیگر فرصتی برای بازگشت و جبران نیست. چون عالَم و دوران اختیار و عمل به پایان رسیده و برچیده شده است. حال او کجا میخواهد برگردد، ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد؟
رحمت و مهربانى خداوند، همراه با حکمت و عدالت است. از این رو اگر خطا به اندازهاى باشد که نیاز به تنبیه و یا اخراج داشته باشد، لازم است چنین کارى انجام بگیرد و اگر خطا بسیار سنگین باشد (مانند اعتیاد و یا قتل دیگر بىگناه)، حتى پدر و مادر نیز فرزند خود را به مراجع قضایى جهت مجازات معرفى مى کنند.
۳-در آیهی بعد نیز تأکید و تصریح مینماید که خداوند متعال رحمان و رحیم است. اما اگر کسی به کفر یا شرک روی آورد، خدا را در بُعد نظری و ایمان و نیز در بُعد عملی، إله واحد نبیند، خود را از ظل و شمول رحمت الهی خارج کرده است؛ لذا مشمول لعنت (دوری از رحمت) میشود.
حال سه آیه مورد بحث را یک جا تلاوت میکنیم و در آن تدبر مینماییم:
«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللّهِ وَالْمَلآئِکَهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ» (البقره، ۱۶۱) ترجمه: به یقین آنان که کافر شدند و کافر مُردند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست.
نکته:
این که میفرماید لعنتِ الله، ملائکه و جمیع انسانها، معنایش این نیست که حتماً به لفظ آن کافر را لعنت میکنند، بلکه یعنی رحمت الهی به هیچ وسیله و هیچ واسطهای، شامل آنها نمیگردد. نه خدا خودش به او نظر رحمت میاندازد، نه ملائکه و انسانها (مثل روابط دنیا) واسطه رحمت الهی برای او میشوند.
«خَالِدِینَ فِیهَا لاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ یُنظَرُونَ» (البقره، ۱۶۲) ترجمه: جاودانه در آن (لعنت) باشند، نه عذابى از آنها کاسته گردد و نه مهلت داده شوند (تا پوزش طلبند).
نکته:
وقتی کافر زیست و کافر مُرد، کلّاً از شمول رحمت دور میشود، پس، چون همیشه مشمول لعنت است، همیشه معذب میماند.
«وَإِلَـهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ» (البقره، ۲۶۳) ترجمه: و خداى شما خدایى یگانه است، جز او خدایى (مستحق پرستش) نیست که بخشنده و مهربان است.
امکان بازگشت و جبران خطاهای دنیا
نکته:
خداوند متعال رحمان و رحیم است، اما کسی مشمول رحمتهای دنیوی و اخروی او میگردد که اله، ربّ و معبودی جز او نگیرد و کفر و شرک نورزد.
جهنم، تنها براى کسانى است که همه راههاى خوشبختى و ابواب سعادت، چون توبه، شفاعت و مغفرت واسعه الهى را به روى خود بستهاند و هیچ عاملى نمى تواند، بین آنان و کردار بدشان فاصله بیندازد و کسى که به چنین مرحلهاى رسیده، خود آتش خویش را برافروخته است؛ بلکه خود و به دست خویش، آتش وجود خویش گشته و فاصله بین او و آتش محال است و مانند این است که بین شخص و خودش جدایى افتد
راز جهنم دوزخ چیزى جز تجسّم عینى کردار انسان نیست.
کیفر اخروى مانند کیفرهاى دنیوى، امرى قراردادى و اعتبارى نیست؛ بلکه حقیقتى تکوینى و قهرى است که از ناحیه خود انسان دامنگیر او شده و او شعلههاى آن را برمى افروزد.
کیفرهاى اعتبارى قابل وضع و رفع است، اما کیفر تکوینى باطن خود عمل است و عمل و کیفر دو روى یک سکه اند. در چنین رابطهاى وجود عمل سوء، مساوى با وجود کیفر است و بین آن دو فاصلهاى نیست. از این رو قرآن مىفرماید:
«وَمَن جَاء بِالسَّیِّئَهِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (نمل، آیه ۹۰)؛ «آنان که کردار بد همراه خویش بیاورند، به رو در آتش افکنده مىشوند. آیا پاداشى جز آنچه عمل مىکردید خواهید داشت؟»
قرآن به حقیقت و بدون ارتکاب مجاز و استعاره مىفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا» (سوره نساء، آیه۱۰)؛ «در حقیقت کسانى که اموال یتیمان را از سر ظلم و ستم مى خورند، جز این نیست که در شکم هاى خود آتش مىخورند».
جهنم، تنها براى کسانى است که همه راههاى خوشبختى و ابواب سعادت، چون توبه، شفاعت و مغفرت واسعه الهى را به روى خود بستهاند و هیچ عاملى نمىتواند بین آنان و کردار بدشان فاصله بیندازد و کسى که به چنین مرحلهاى رسیده، خود آتش خویش را برافروخته است؛ بلکه خود و به دست خویش، آتش وجود خویش گشته و فاصله بین او و آتش محال است و مانند این است که بین شخص و خودش جدایى افتد.
منبع: تبیان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: مرگ جهنم انسان خداوند متعال فاصله بین انسان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۵۶۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ آیتالله فیاضی به سؤالی پیرامون رفع اضطراب
آیت الله غلامرضا فیاضی در درس اخلاق دفتر مقام معظم رهبری در قم به بیان راهکارهایی برای برخورد مناسب «برای رفع اضطراب و پریشانی» پرداخت که تقدیم شما خواهد شد:
سؤال پرسیدند که برای رفع اضطراب و استرس هایی که بدون منشأ خاصی به انسان وارد میشود و از طریق پزشکی هم حل نشده چه کار باید کرد؟
قرآن می فرماید: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»، همین.
آدم اهل فکر باشد، اهل تامل باشد، توجه کند که به این دنیا نیامده که برای اینکه مثل حیوان زندگی کند، بلکه در این دنیا به دید اینکه به قول حضرت امیرالمومنین علیه السلام، دنیا تجارت خانهای بیش نیست، آمده است.
تمام سعی او این باشد هر چه که عقل و شرع برای او تعیین کردهاند، جدی بگیرد و در این صورت ، مواردی که برای او مایه اضطراب و همّوغم ّ آینده باشد، از این موارد خیالش آسوده است.
برای اینکه می داند که خدا از خودش به او مهربان تر است، مگر یکی از اسامی خدا، ارحم الراحمین نیست؟ یعنی هر چقدر والدین شما، بهترین دوست و دلسوز شما باشد، یک میلیاردم آن رحمت و لطف خدا نمیشود. چون رحمت و لطف خدا بی پایان است. رحمت دیگران اگه واقعیت داشته باشد محدود است و محدود نسبت به نامحدود هیچ است. این امر را باید توجه داشته و سعی کنیم خدا را فراموش نکنیم.
همه عواملی که باعث اضطراب میشوند، چیز محدودی هستند، چون خدا ولی انسان است و خدا این طور است که «أ لیس بکاف عبده».
خداوند متعال فرموده: بشر شعورت کجا رفته است؟ عقلت کجا رفته؟ مگر میشود خدا کفایت کار بنده خودش را به عهده نگیرد.
امام در هواپیمای فرانسوی نشسته و بختیار نخست وزیر شاه هم در ایران دستور داده چهار بمب افکن بلند شده و وقتی که امام مینشیند، هواپیمای امام را بمباران کنند. خیلی ها فکر می کنند که امام دچار اضطراب است، در صورتی که خیلی هم از من و شما حالشان عادی تر است، چرا؟ چون متوجه است که خدا عالم را اداره میکند. حالا بختیار در این امر در مقابل قدرت الهی کسی نیست.
«إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ إِنْ یَخْذُلْکُم فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَی اللهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ».
خیال و اضطراب به این خاطر است که انسان غفلت می کند و دچار وسوسه شیطان می شود.
ما اگر بخواهیم، باید استغفار در سحر را جزو برنامه زندگی خود قرار دهیم که این قلب باید موانعش رفع شود.
امام در همین فرمایشات و در برخی کتابهای دیگر مباحثی دارد که قلب را خدا ساخته برای اینکه خودش در آنجا استقرار پیدا کند.
«اَلْقَلْبُ حَرَمُ اَللَّهِ فَلاَ تُسْکِنْ حَرَمَ اَللَّهِ غَیْرَ اَللَّهِ» .
زنگارهای حاصل از غفلت های گذشته، جز با استغفار و صلوات بر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم پاک نمیشوند.
اگر پاک کنیم، خداوند متعال ساکن و مستقر میشود.
بله برای اینکه مشکلمان حل شود، باید اول نگاه کنیم که خودمان در ارتباط با خدا چه گیر کاری داریم؟
بهترین راه این است که وقتی به حرم میرویم، بعد از زیارت دو رکعت نماز بخوانیم و به حضرت معصومه سلام الله علیها هدیه کنیم؛ سپس سر به سجده گذاشته و صد بار بگوییم «اللهم العن هارون و مامون»، بعد به بی بی عرض کنیم که آمدهایم محضر شما برای اینکه بفهمیم کجای کار ما عیب دارد.
آن وقت یک قلم و کاغذی دست گرفته و عیب های خود را یادداشت می کنیم.
اگر به نمازمان اهمیت نمیدهیم، می نویسیم بی اعتنایی به نماز؛ اگر به پدر و مادرمان اهمیت نمیدهیم باید بنویسیم بی اعتنایی به پدر و مادر؛ اگر به همسرمان آن طوری که باید برخورد خوب داشته باشیم، می نویسیم و بالاخره همه این ها را را یکی یکی مینویسیم، بعد که تمام شد اگه چیزی به نظرمان نیامد، هفت صلوات میفرستیم که بلکه اگر چیز دیگری هم هست یادمان بیاید و اگر به یادمان آمد باز می نویسیم، بعد زیر نوشته های خود می نویسیم: خدایا من در محضر این بی بی تعهد می کنم که دیگر این غفلتها را نداشته باشم، خودت هم کمکم کن .
از حضرت معصومه سلام الله علیها بخواهید که عنایت کند تا بتوانید غفلتهای گذشته را به صورت جدی ترک کنید و استغفار در سحر هم به دنبال اینکه بهترین اعمال است داشته باشید.
اگر تصمیم بگیرید که یک سال کامل در سحرها صد بار استغفار کنید، دیگر دلهره و اضطراب نخواهید داشت. لفظ نجس خارجی را هم ننویسید، چون ما باید فرهنگ نجس آنها را مثل خودشان نجس بدانیم و نوکر بی مواجب آنها نباشیم، برای اینکه یکی از فرهنگ آن ها زبانشان است که ما نباید ترویج کنیم.